هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۳۷۸

۱

امشب تو باز چشم و چراغ که بوده‌ای؟

جانم بسوخت، مرهم داغ که بوده‌ای؟

۲

ای باغ نوشکفته کجا رفته‌ای چو ابر؟

ای سرو نورسیده به باغ که بوده‌ای؟

۳

من چون چراغ چشم به راه تو داشتم

ای نور هردو دیده چراغ که بوده‌ای؟

۴

دارم هزار تفرقه در گوشه فراق

کز فارغان بزم فراغ که بوده‌ای؟

۵

ای گل که جان ز بوی خوشت تازه می‌شود،

مردم ز رشک، عطر دماغ که بوده‌ای؟

۶

باز این غبار چیست، هلالی، به روی تو؟

در کوی مهوشان به سراغ که بوده‌ای؟

تصاویر و صوت

نظرات