
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۳۹۸
۱
تا کی بکنج صبر جگر خون کند کسی؟
امکان صبر نیست، دگر چون کند کسی؟
۲
جان را اگر بمهر تو از دل برون کند
از جان چگونه مهر تو بیرون کند کسی؟
۳
یارب، چه حالتست؟ که روزی هزار بار
هر لحظه آرزوی تو افزون کند کسی؟
۴
خون می کنی، یکی بترحم نگاه کن
تا بهر یک نگاه تو صد خون کند کسی؟
۵
حیرانم از جنون هلالی و طعن خلق
یعنی: چرا ملامت مجنون کند کسی؟
نظرات