هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۴۰۹

۱

چه حاجتست که گه خشم و گه عتاب کنی؟

کرشمه ای بنما، تا جهان خراب کنی

۲

شراب خورده و خنجر کشیده آمده ای

که سینه ام بشکافی، دلم کباب کنی

۳

چه غم که توبه من بشکنی؟ از آن ترسم

که دور من چو رسد توبه از شراب کنی

۴

بروز واقعه ما را ز کوی خویش مران

چو می رویم چه حاجت که اضطراب کنی؟

۵

هلالی، این همه از دست خویش می سوزی

که ذره ای و تمنای آفتاب کنی

تصاویر و صوت

نظرات