
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۶۲
۱
دلهای مردمان به نشاط جهان خوش است
در دل مرا غمیست، که خاطر به آن خوش است
۲
چون نیست خوشدل از تن زارم سگ درش
سگ بهتر از کسی، که به این استخوان خوش است
۳
خوش نیست چشم مردم بیگانه جای یار
چون یار من پریست ز مردم نهان خوش است
۴
از درد ناله کردم و درمان من نکرد
گویا دلش به درد من ناتوان خوش است
۵
سلطان ملک هستی باشد خیال دوست
این سلطنت به کشور ما جاودان خوش است
۶
ناصح، عمارت دل ویران ما مکن
بگذار تا خراب شود، کآنچنان خوش است
۷
بر آستان یار هلالی نهاد سر
او را سر نیاز بر این آستان خوش است
تصاویر و صوت

نظرات