
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۹۵
۱
بیا، بیا، که دل و جان من فدای تو باد
سری که بر تن من هست خاک پای تو باد
۲
دلم بمهر تو صد پاره باد و هر پاره
هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد
۳
ز خانه تا بدر آیی و پا نهی بسرم
سرم فتاده بخاک در سرای تو باد
۴
ترا ببسمل من گر رضاست، بسم الله
بیا، بیا، که قضا تابع رضای تو باد
۵
مقصرم ز دعا در جواب دشنامت
ملایک همه افلاک در دعای تو باد
۶
مباد آنکه رمد هرگز از بلای تو دل
درین جهان و در آن نیز مبتلای تو باد
۷
بدرد خوی گرفتم، دوا نمیخواهم
همیشه در دل من درد بی دوای تو باد
۸
چه لطف بود، رقیبا، که رفتی از کویش؟
بدین ثواب که کردی بهشت جای تو باد
۹
اگر هلالی بیچاره در هوای تو مرد
برای مردن او غم مخور، بقای تو باد
نظرات
منصور
منصور