هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۹۶

۱

کارم از دست شد و دل ز غمت زار افتاد

فکر دل کن، که مرا دست و دل از کار افتاد

۲

بهتر آنست که چون گل نشوی همدم خار

چند روزی که گل حسن تو بی خار افتاد

۳

میرود خون دل از دیده، ولی دل چه کند؟

که مرا این همه از دیده خونبار افتاد

۴

تا ابد پشت بدیوار سلامت ننهد

دردمندی که در آن سایه دیوار افتاد

۵

گر براه غمت افتاد هلالی غم نیست

در ره عشق ازین واقعه بسیار افتاد

تصاویر و صوت

دیوان هلالی جغتائی با شاه درویش و صفات العاشقین او به کوشش سعید نفیسی - هلالی جغتائی - تصویر ۶۴

نظرات