
هلالی جغتایی
قطعهٔ شمارهٔ ۲
۱
تا کی اندوه روزگار خوریم؟
فکر نابود و بود چندین چیست؟
۲
گر نباشد ز غصه نتوان مرد
ور بود شاد نیز نتوان زیست
۳
تا که در دست کیست روزی ما؟
و آنچه در دست ماست روزی کیست؟
نظرات