
هلالی جغتایی
بخش ۱۶ - افشای راز عشق و ملامت عوام
۱
باز چو مهر از فلک سر زد
شاه از خواب ناز سر بر زد
۲
دل پر از مهر و لب پر از خنده
از عتاب گذشته شرمنده
۳
پیش درویش همچو گل بشکفت
رفت در خنده و همچو غنچه گفت
۴
پس از این به که ما به هم باشیم
هر دو شاه و گدا به هم باشیم
۵
زان که شاه و گدا به هم گویند
بی گدا نام شاه کم گویند
۶
نام شاه و کدا بع عن گیرند
بی گدا نام شاه کم گیرند
۷
عزت سروران ز درویشیست
فخر پیغمبران ز درویشیست
۸
همه شاهان گدای درویشند
در پناه دعای درویشند
۹
شاه چون لطف کرد بیش از پیش
میل درویش گشت بیش از بیش
۱۰
چند روزی چو در میان بگذشت
حال درویش زین و آن بکذشت
تصاویر و صوت

نظرات
مصطفی