
هلالی جغتایی
بخش ۲ - مصایب مصنف و مناجات
۱
ای دوای درون خستهدلان
مرهم سینهٔ شکسته دلان
۲
مرهمی لطف کن، که خستهدلم
مرحمت کن که [بس] شکستهدلم
۳
گرچه من سر به سر گنه کردم
نامهٔ خویش را سیه کردم
۴
تو درین نامهٔ سیاه مبین
کرم خویش بین گناه مبین
۵
من خود از کردههای خود خجلم
تو مکن روز حشر منفعلم
۶
با وجود گناهکاریها
از تو دارم امیدواریها
۷
زانکه بر توست اعتماد همه
ای مراد من و مراد همه
۸
تو کریمی و بینوای توام
پادشاهی و من گدای توام
۹
نی گدایی که این و آن خواهم
کام دل، آرزوی جان خواهم
۱۰
بلکه باشد گداییام دردی
اشک سرخی و چهرهٔ زردی
۱۱
تا به راهت ز اهل درد شوم
برنخیزم اگرچه گرد شوم
۱۲
چون به خاک اوفتم به صد خواری
تو ز خاکم به لطف برداری
۱۳
گرچه در خورد آتشم چون شرر
نظری گر به من رسد چه ضرر؟
۱۴
من نگویم که لطف و احسان کن
بندهام هرچه شایدت آن کن
۱۵
عاقبت بگسلد چو بند از بند
بند بند مرا به خود پیوند
تصاویر و صوت

نظرات
احیائی
صالح
مهرنوش
علیرضا
امین