
حیدر شیرازی
شمارهٔ ۳۲ - و له ایضا
۱
با زلف چو شامش نفس باد صبا چیست
با چین گره بر گرهش مشک خطا چیست
۲
ای یار مخالف شده! در موسم نوروز
عشاق جگرسوخته را برگ و نوا چیست
۳
جان من سرگشته ی بی طاقت و آرام
چون ذره ز خورشید تو در بند هوا چیست
۴
جز واقف اسرار نداند به جهان کس
کز وصل تو امید من بی سر و پا چیست
۵
گفتم که ز مهر تو وفایی به غریب است
گفتا همه جورست و جفا، مهر و وفا چیست
۶
گفتم به دعا می طلبم بوسه ز لعلت
گفتا چو زرت نیست مگو یاوه، دعا چیست
۷
گفتا چه کسی بر در ایوان وصالم
گفتم شه خوبان خطا، بنده، دغا چیست
۸
خواهد که برآید چو کمر گرد میانش
هر کس که ببیند که در آن زیر قبا چیست
۹
حیدر که دم از چین سر زلف بتی زد
در پیش نسیم سخنش مشک خطا چیست؟
نظرات