حیدر شیرازی

حیدر شیرازی

شمارهٔ ۳۶ - و له ایضا

۱

ای دل! به جهان معتکف کوی فلان باش

در بندگی حضرت او بسته میان باش

۲

تا نور رخ آن مه بی مهر ببینی

ای چشم ستم دیده! همیشه نگران باش

۳

گر سنگ زند یار و گرت تنگ کند دل

رو در بر آن سنگ دل تنگ دهان باش

۴

تا دیده ی بی دیده نبیند رخ خوبت

رو همچو من از دیده ی بی دیده نهان باش

۵

ای جان! بربودی دل و رفتی و نشستی

لطفی کن و برخیز و بیا در پی جان باش

۶

تا مست لب لعل شکربار تو باشم

از لعل خودم باده بده، گو رمضان باش

۷

تا عشق شود حاکم جان تو چو حیدر

از جان به جهان عاشق آن جان و جهان باش

تصاویر و صوت

نظرات