حیدر شیرازی

حیدر شیرازی

شمارهٔ ۵۳ - سوگندنامه

۱

به آفتابِ جمالت، به نورِ صبحِ جلال

به آستینِ خیالت، به آستانِ وصال

۲

بدان دو سنبلِ پرتاب و سروِ سوسن‌بوی

بدان دو نرگسِ پرخواب و غمزهٔ قتال

۳

بدان رسن که به مکر و فریب و شیوه و غنج

هزار یوسفِ دل کرده‌ای در آن چَهْ چال

۴

به بوسهٔ تو که بر عاشقان شده‌ست حرام

به خون من که به دین تو گشته است حلال

۵

به سرخیِّ رخ باده، به زردیِّ رخ من

به سبزیِّ خطِ سبزت، به دل‌سیاهیِّ خال

۶

به آتشِ رخِ خوبت، به آبِ دیدهٔ من

به خاکِ کعبهٔ کویت، به بوی بادِ شمال

۷

به آهِ سوزِ غریبان، به شامِ تنهایی

به محنتِ شبِ هجران، به ذوقِ روزِ وصال

۸

بدان خدای که چون ابرو و رخِ تو، قمر

ز صُنعِ خویش کند گاه بدر و گاه هلال؛

۹

که از فراقِ رُخَت نوش می‌کند حیدر

ز دستِ غصه قدح‌های زهر مالامال

تصاویر و صوت

نظرات