
حیدر شیرازی
شمارهٔ ۶۲ - و له ایضا
۱
ساقی! بیار باده و مطرب بساز ساز
تا برگ عیش را بود از نغمه تو ساز
۲
گر کعبه کوی دوست بود می کنم طواف
ور قبله روی یار بود می برم نماز
۳
تا همچو باز دیده فروختم ز غیر
جز بر رخ تو می نکنم هر دو دیده باز
۴
یک دم کرشمه ای کن و صد بی نوا بسوز
روزی عنایتی کن و با عاشقی بساز
۵
تا قامت و رخ تو بدیدم نمی کنم
هرگز تفرج گل خندان و سرو ناز
۶
رامین شدی و کعبه ی خود ساز کوی ویس
محمود باش و قبله ی خود کن رخ ایاز
۷
حیدر! حمایت سر زلفش چه میکنی
کوته زبان چگونه حکایت کند دراز؟
نظرات