
حیدر شیرازی
شمارهٔ ۶۶ - جواب شیخ سعدی
۱
ماه ملایکمنظری، سنگیندلی سیمینبری
رشک بتان آزری، جان و دل از من میبری
۲
گل شمهای از بوی تو، شب تارهای از موی تو
مه پرتوی از روی تو، در آسمان دلبری
۳
خورشیدروی و مهوشی، با لعل همچون آتشی
خطی ز سنبل میکشی بر گرد گلبرگ طری
۴
شد خاک جسم پاک من، خون شد دل غمناک من
گر بگذری بر خاک من جان در تنم باز آوری
۵
تا دیدهام بالای تو کردم دل و جان جای تو
سر مینهم در پای تو تا به سر من بگذری
۶
زلفت کند بختم نگون، خالت کند حالم زبون
لعلت کند مکر و فسون، چشمت کند جادوگری
۷
ای طره شب موی تو شکل هلال ابروی تو
شد خور ز شرم روی تو در پرده نیلوفری
۸
گه در چمن غلغل کنی گه بوستان پرگُل کنی
گه بانگ چون بلبل کنی گه جلوه چون کبک دری
۹
ای غیرت شمس و قمر! از روی یاری یک نظر
در حیدر بیدل نگر تا از جوانی برخوری
نظرات