
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۱۰۸
۱
دلا بنال که یاران نازنین رفتند
بغم نشین که رفیقان بیقرین رفتند
۲
باهل دهر میامیز و گوشه ای بنشین
که همدمان وفاپیشه گزین رفتند
۳
دل شکسته ما را بر آتش افکندند
اگر چه خود بسوی روضه برین رفتند
۴
سهی و گل ز زمین میدمد ولیک دریغ
ز گلرخان سهی قد که در زمین رفتند
۵
هنر مجوی که بازار فضل رایج نیست
از آن جهت که بزرگان خورده بین رفتند
۶
عجب مدار که گر نقد دین شود کاسد
که نافذان جواهرشناس دین رفتند
۷
بسوز بر در حرمان در انتظار حسین
که محرمان سراپرده یقین رفتند
نظرات