حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۱۱۳

۱

ای خسرو خوبان لبت از شهد شیرین کاره تر

هم دیده نادیده ز تو عیاره ای عیاره تر

۲

ای نازنین با ناز اگر بیچارگانرا میکشی

اول مرا کش چون منم از دیگران بیچاره تر

۳

از عشق رخسار و لبت دل خونشده جان سوخته

وز سوز جان و خون دل لب خشگم و رخساره تر

۴

جانهای خوبان سوختی تنها نه عاشق میکشی

ای از تو خوبان خورده خون تو از همه خونخواره تر

۵

بر بوی تو گل در چمن صد چاک زد جامه چو من

وز روی غیرت جان من از جامه گل پاره تر

۶

خاک رهت گشتم ولی از بیم گرد دامنت

دارم ز آب چشم خود خاک رهت همواره تر

۷

بگداخت سنگ از آه من لیکن چسود ایماه من

کان دل که داری نیست آن از سنگ خارا خاره تر

۸

آواره عشقت بسی هستند در عالم ولی

انصاف ده خود دیده ای هیچ از حسین آواره تر

تصاویر و صوت

نظرات