
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۱۲۳
۱
دیوانه گشتم بی آن پریوش
دارم چو زلفش حالی مشوش
۲
از اشک دیده وز سوز سینه
خشتست بالین خاکست مفرش
۳
بی نقش رویت رخسار زردم
از اشک گلگون گشته منقش
۴
دور از تو گوئی ای نور دیده
گاهی در آبم گاهی در آتش
۵
تا کی گذارم ای مونس جان
بی تو حیاتی چون مرگ ناخوش
۶
در کوی محنت دل گشته قربان
تیر غمت را جان گشته ترکش
۷
عقل و دل و دین مال و تن و جان
بی تو نخواهم پیوند این شش
۸
عاشق نخواهد جز درد دردت
گر رند خواهد صهبای بیغش
۹
چشم حسین از نقش خیالت
مانند جنت باغی است دلکش
نظرات