حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۱۲۸

۱

دوست در خانه و ما را خبری نیست دریغ

طالع دلشدگان را اثری نیست دریغ

۲

بر همه تافته مهر رخ منظور ولیک

بهر نظاره کسی را نظری نیست دریغ

۳

همه آفاق پر از پرتو خورشید و هنوز

شب امید دلم را سحری نیست دریغ

۴

خواستم سر نهم و عذر قدومش خواهم

لایق خاک قدمهاش سری نیست دریغ

۵

بنده بس معتقد و خادم و دولتخواهست

این قدر هست که او را هنری نیست دریغ

۶

طوطی طبع من از شکر تو شیرین کام

کز مقالات تو او را شکری نیست دریغ

۷

می پرد سوی تو از شوق دل و جان حسین

لیک بر بازوی او بال و پری نیست دریغ

تصاویر و صوت

نظرات