حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۱۳۴

۱

ای غمزه ات کشیده خدنگی بکین دل

ترک کمانکش تو گرفته کمین دل

۲

ز کشت عمر خویش ندانم چه بر خورد

آنکو نکاشت تخم غمت در زمین دل

۳

مقبول حضرتست چنان مقبلی که او

داغ غلامی تو نهد بر جبین دل

۴

جان باختن بروی تو ای دوست کیش ماست

قربان شدن به تیغ هوای تو دین دل

۵

من فارغم ز روضه رضوان از آنکه هست

خاک در سرای تو خلد برین دل

۶

آید بحشر خاتم دولت بدست من

چون باشدم ز مهر تو مهر نگین دل

۷

آندم که دل بناز ز اسرار دم زند

گر هست جبرئیل نباشد امین دل

۸

آیینه جمال خدائی و در رخت

جز حق ندیده دیده دیدار بین دل

۹

همچون حسین عقل طریق جنون گرفت

تا عشق دوست کرد مرا همنشین دل

تصاویر و صوت

نظرات