حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۱۴۸

۱

وقت آنست که ما جانب میخانه شویم

چون پری ساقی ما شد همه دیوانه شویم

۲

جرعه ای چون بچشیدیم ز میخانه عشق

عهد و پیمان شکنیم از پی پیمانه شویم

۳

آشنای حرم عشق چو گشتیم کنون

خویش را ترک کنیم از همه بیگانه شویم

۴

مجلس ما چو ز شمع رخ او روشن شد

بال و پر سوخته از عشق چو پروانه شویم

۵

ما که از جام تجلی جمالش مستیم

حاش لله که دگر عاقل و فرزانه شویم

۶

کنج ویران چو بود مخزن گنج شاهی

از پی گنج حقایق همه ویرانه شویم

۷

قطره هائیم جدا گشته ز بحر احدی

غوطه در بحر خوریم و همه دردانه شویم

۸

همچو آیینه صافی همه یکرو باشیم

چند دو روی و دو سر همچو سر شانه شویم

۹

حبذا شادی و آن حال که ما همچو حسین

بی‌خود و مست از آن غمزه مستانه شویم

تصاویر و صوت

نظرات