حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۱۶۸

۱

من که بر جان و دل از درد تو داغی دارم

با سر کوی تو از روضه فراغی دارم

۲

از خیال قد چون سرو و رخ گل رنگت

راستی در نظر آراسته باغی دارم

۳

چون تو در انجمن آئی مه تابان چکنم

پیش خورشید چه پروای چراغی دارم

۴

حال دل بی تو خرابست تو دانی ز دلم

من رسولم بخدا رسم بلاغی دارم

۵

من بفریاد رقیب از سر کویت نروم

شاهبازم چه غم از بانگ کلاغی دارم

۶

من که بر روی تو از طره ات آشفته ترم

نیست عیبی اگر آشفته دماغی دارم

۷

یادگارم ز تو این است که من همچو حسین

بر دل از آتش سودای تو داغی دارم

تصاویر و صوت

نظرات