
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۱۷۰
۱
ما بار تن ز کوی وصال تو می بریم
وز بهر توشه عشق جمال تو میبریم
۲
تا دوست را ز دوست بود یادگارئی
دل با تو میدهیم و خیال تو میبریم
۳
دلهای ما بدام بلا میشود اسیر
هردم که نام دانه خال تو میبریم
۴
چون مصریان بضاعت ما تنگ شکر است
زیرا که نکته ای ز مقال تو میبریم
۵
مانند خضر چاشنی چشمه حیات
از لفظ همچو آب زلال تو میبریم
۶
ننگ وجود خویشتن از روی مسکنت
از خاک آستان جلال تو میبریم
۷
جانا حسین هست مقیم درت ولیک
بار بدن ز بیم ملال تو می بریم
نظرات