
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۱۷۷
۱
شبی اگر بکشد درد آرزوی توام
نسیم صبح دهد زندگی ببوی توام
۲
تن از هوای لحد خاک تیره گشت و هنوز
ز دل نمیرود ای جان هوای روی توام
۳
مرا چه زهره که لاف از غلامی تو زنم
غلام حلقه بگوش سگان کوی توام
۴
در آن امید که روزی وصال دریابم
گذشت عمر گرامی بجستجوی توام
۵
کشان کشان ببهشتم برند و من نروم
که دل نمیکشد ای دوست جز بسوی توام
۶
حدیث جنت و دوزخ کنند مردم لیک
مرا از آن چه خبر چون بگفتگوی توام
۷
در آرزوی تو عمرم گذشت همچو حسین
هنوز واله و شیدا از آرزوی توام
نظرات