
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۱۸۷
۱
ماه من چون آگهی از ناله شبهای من
رحمتی کن بر دل بیچاره شیدای من
۲
زآتش سودایت ای شمع جهان افروز دل
سوختم پروانه وار و نیستت پروای من
۳
گر ز روی لطف خاکپای خود خوانی مرا
عرش و کرسی تاج سر سازند خاکپای من
۴
آستینم بوسه جای خسروان دین بود
گر ز خاک آستان خویش سازی جای من
۵
گر رود از دست من سرمایه سود دو کون
کم نخواهد شد ز جان سوخته سودای من
۶
آبروئی میبرم از سجده خاک درت
تا شناسد روز محشر هر کسی سیمای من
۷
آشنائی کرد با من عشق عالم سوز او
کله بر افلاک بندد آه دودآسای من
۸
تا ز خاکپای تو روشن شده چشم حسین
جز تو در عالم ندیده دیده بینای من
نظرات