حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۱۸۸

۱

ای سر کویت بلای روضه رضوان من

درد روح افزای عشقت راحت و درمان من

۲

تا مرا با چون تو جانان آشنائی دست داد

گشت از غیر تو بیگانه ز غیرت جان من

۳

شاهد معنی چو از جلباب صورت رخ نمود

نیست از غیر تو آگه جان معنی دان من

۴

تا شدم مرآة عشق و عشق بر من جلوه کرد

من شدم حیران او و عالمی حیران من

۵

من کیم ای عشق مطلق بنده فرمان تو

تو که باشی مر مرا سلطان من سلطان من

۶

گر کنم اندیشه وصلت توئی اندیشه ام

ور بنالم از فراقت هم توئی افغان من

۷

ساختم از سر قدم غواص دریاها شدم

گوهری چون تو برآمد ناگه از عمان من

۸

غمزه ات ای عشق چون هردم کند غمازئی

آشکارا چون نگردد حالت پنهان من

۹

آن من گردد سعادت‌ها که در کونین هست

گر حسین خسته را گویی که او هست آن من

تصاویر و صوت

نظرات