حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۲۰۵

۱

بیا در بزم عشق ای دل حریف درد جانان شو

برافشان جان بروی یار و از سر تا قدم جان شو

۲

اگر ذوق و صفا خواهی نثار دوست کن جانرا

وگر کیش وفاداری به تیر عشق قربان شو

۳

چو شاه عشق با چوگان سوی میدان جان آمد

ببوی لذت زخمش برغبت گوی میدان شو

۴

یکی دان و یکی بین شو ترا آخر که میگوید

که گاهی در پی این باش و گاهی طالب آن شو

۵

اگر خواهی که ره یابی بخلوتخانه وحدت

ز انس انس دل بگسل چو جن از خلق پنهان شو

۶

حسین از دامن مردی به چشم جان بکش گردی

سری بر پای مردان نه به خاک راه یکسان شو

تصاویر و صوت

نظرات