
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۲۳۲
۱
فرخنده زمانی که تو دیدار نمائی
فرخ نفسی کز در عشاق درآئی
۲
نی صبر مرا کز تو زمانی بشکیبم
نی طاقت آنم که تو دیدار نمائی
۳
در پرده نهانی و من از عشق تو سوزان
ای وای از آن لحظه که از پرده برآئی
۴
گویند که از پرتو انوار جمالت
سوزند جهانی چو نقابی بگشائی
۵
در پیش تو جانباختن و سوختن ای جان
زان به که بسوزد دلم از داغ جدائی
۶
عار آیدم از سلطنت ملک دو عالم
گر بر در تو باشدم امکان گدائی
۷
شاهان جهان بنده درگاه حسین اند
تا گفته ای از لطف که تو بنده مائی
نظرات