حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۲۴۱

۱

روانی نقد جان درباز اگر سودای ما داری

چو شمع از تاب دل بگداز اگر پروای ما داری

۲

شهنشاه جهان گردد غلام بنده فرمانت

چو بر منشور آزادی خط طغرای ما داری

۳

چو از کبر و ریا رستی جمال کبریا بینی

بدان چشمی که نورانی ز خاک پای ما داری

۴

سر رشته بدستم ده مزن دم پای از سرکن

اگر تو رأی غواصی در این دریای ما داری

۵

بهر سو چند میپوئی چو مقصد کوی عشق آمد

چرا یار دگر جوئی چو دل جویای ما داری

۶

بچشمت میل غیرت کش که غیری در نظر ناید

اگر تو میل دیدار جهان آرای ما داری

۷

بهر کس دل چو میبندی نمی بینی که در عالم

بحسن و لطف و زیبائی کجا همتای ما داری

۸

جراحتهای این ره را چو راحتها شناس ار تو

هوای بزم روح افزای راحت زای ما داری

۹

حسینا چون گداطبعان بهر می لب نیالائی

اگر تو ذوق سرمستی از این صهبای ما داری

تصاویر و صوت

نظرات