حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۲۵۳

۱

بیا بیا و مترسان مرا ز جانبازی

که هست پیش تو جانبازیم کمین بازی

۲

کجا بچشم تو آید نیازمندی من

که نازنین جهانی و سربسر نازی

۳

به پیش قد تو چون سرو پای در گل ماند

چگونه با تو کند دعوی سرافرازی

۴

چو تیر راست شدم با تو ای کمان ابرو

مگر که گوشه چشمی بحالم اندازی

۵

چگونه فاش شد اسرار عشقبازی من

اگر نه غمزه شوخ تو کرد غمازی

۶

چه طالع است ندانم که جان من سوزی

ولی چو بخت بدین خسته دل نمی سازی

۷

چو عود ز آتش عشق تو سوزم و سازم

چو چنگ اگر چه مرا در کنار بنوازی

۸

مرا چو عیسی مریم نسیم جان بخشد

از آنکه با سر زلف تو کرد دمسازی

۹

چنانکه در ره عشقت یگانه است حسین

تو نیز در همه عالم به حسن ممتازی

تصاویر و صوت

نظرات