حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۲۵۶

۱

گفتم دلا ببین که جفای که میکشی

وین درد دل ز بهر رضای که میکشی

۲

از دشمنان کشند جفا بهر دوستان

چون دوست دشمن است برای که میکشی

۳

هر کس که بر وفای حبیبی جفا کشد

باری تو بر امید وفای که میکشی

۴

چون عیسی شکسته دلان از تو فارغ است

این درد دل ز بهر دوای که میکشی

۵

او را سر هوای تو چون نیست بیش از این

بیهوده درد سر بهوای که میکشی

۶

گیرم که از بلای بتانت گزیر نیست

باری نگر که بار بلای که میکشی

۷

دل گفت شرم دار از این گفتگو حسین

بگشای چشم و بین که جفای که میکشی

تصاویر و صوت

نظرات