
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۲۶۳
۱
ای دوست سعی کن که بدست آوری دلی
گر بایدت ز عمر گرانمایه حاصلی
۲
بنشان بچشمت از سر حرمت چو توتیا
گردی که خیزد از اثر پای مقبلی
۳
گر چشم مرحمت بگشائی بحال خلق
رحمی کنی هر آینه بر اشگ سایلی
۴
چون خاک راه بر در ارباب دل نشین
باشد که بر تو یک نظر افتد ز کاملی
۵
بی روی زرد و سوز درون و سرشک لعل
در جمع اهل دل نشوی شمع محفلی
۶
کشتی دل غریق محیط بلای اوست
کو باد رحمتی که رساند بساحلی
۷
از عشق ساز بدرقه راه ای حسین
بی راهبر کسی نبرد پی بمنزلی
نظرات