
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۳۹
۱
نور جمال روی تو در آفتاب نیست
بوی شکنج زلف تو در مشک ناب نیست
۲
گل را بروی خوب تو نسبت نمیکنم
زان رو که گل چو روی تو سنبل نقاب نیست
۳
گشتم خراب از غم عشق تو ای صنم
خود کیست آنکه از غم عشقت خراب نیست
۴
هر شب مصاحبان ترا تا سحر دمی
از ناله های زار من امکان خواب نیست
۵
ما مست و بیخود از لب میگون دلبریم
مستی اهل دل زنبیذ و شراب نیست
۶
گویند هست دعوة مظلوم مستجاب
چونست اینکه دعوت من مستجاب نیست
۷
ترک خطائی تو حسین از چه بیوفاست
ترک غمش بگیر که ترکش صواب نیست
نظرات