
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۴۶
۱
رفتی و یاد تو ز دل ریش من نرفت
نقش خیال روی تو از پیش من نرفت
۲
ملک وجود من ز غمت گرچه شد خراب
سلطان عشقت از دل درویش من برفت
۳
در دور عشق روی تو ایماهرو نماند
نیش غمی که بر جگر ریش من نرفت
۴
این میکشد مرا که دل بیوفای تو
جز بر مراد خصم بداندیش من نرفت
۵
تا جرعه ای حسین ز جام تو نوش کرد
آن ذوق هرگز از دل بیخویش من نرفت
نظرات