
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۵۵
۱
رنجورم و شفای دلم جز حبیب نیست
کاین درد را معالجه کار طبیب نیست
۲
چون من هزار ناله در آن کوی میکنند
گلشن شنیده ای که در او عندلیب نیست
۳
گفت از نصاب حسن زکواتی همی دهم
مسکینم و غریب مرا چون نصیب نیست
۴
بی دوست ناله از من شیدا عجب مدار
بی گل فغان و ناله ز بلبل عجیب نیست
۵
ای شه غریب شهر توام پرسشی بکن
کز شاه جستجوی غریبان غریب نیست
۶
سهل است درد هجر بامید وصل دوست
آوخ امید وصل توام عنقریب نیست
۷
بی دوست ای حسین چه میخواهی از جهان
چون هیچ حاصلی ز جهان بی حبیب نیست
نظرات