
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۸۰
۱
عشاق وفاپیشه اگر محرم مائید
از خود بدر آئید و در این بزم درآئید
۲
در بزم احد غیر یکی راه ندارد
با کثرت موهوم در این بزم میائید
۳
تا نقش رخ دوست در آیینه به بینید
زنگار خود از آینه دل بزدائید
۴
چون صاف شد آیینه ز اغیار بدانید
کایینه وهم ناظر و منظور شمائید
۵
کونین چه جسم است و شما جان مقدس
عالم چو طلسم است و شما گنج بقائید
۶
مستور شد اندر صدف آن گوهر کمیاب
گوهر بنماید چو صدف را بگشائید
۷
در کعبه دل عید تجلی جمالت
ایقوم بحج رفته کجائید کجائید
۸
سرگشته در آن بادیه تا چند بپوئید
معشوق همین جاست بیائید بیائید
۹
چون مقصد اصلی ز حرم کعبه وصل است
غافل ز چنین کعبه مقصود چرائید
۱۰
گفتار حسین است ز اسرار خدائی
دانیدش اگر واقف اسرار خدائید
نظرات