حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۸۲

۱

دوست چون خواهد که عاشق هر نفس زاری کند

خانمانش سوزد و میل دل آزاری کند

۲

ساختن باید بسوز عشق آن یاری که او

کو بسوزد آشکارا در نهان یاری کند

۳

کی توان برداشتن بار بلای عشق را

گر نه لطف او به پنهانی مددکاری کند

۴

کاله پر عیب دل را کز همه وامانده بود

مشتری ماهرو هر دم خریداری کند

۵

تو بزاری ساز و از آزار او رخ برمتاب

نیست عاشق هر که آزاری ز بیزاری کند

۶

گر بدست دیگران بنیاد ما را بر کند

نی در آخر از طریق لطف غمخواری کند

۷

گر کند ساقی مجلس نرگس خمار دوست

کیست کاندر دور او دعوی هشیاری کند

۸

هر که روزی بسته بند غمش شد چون حسین

سال‌ها گر بگذرد باری گرفتاری کند

تصاویر و صوت

نظرات