حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۹۷

۱

دوش از جمال دوست شبم روز گشته بود

کان آفتاب شمع شب افروز گشته بود

۲

اقبال بود همنفس و بخت گشته یار

یاری دهنده طالع فیروز گشته بود

۳

در هر طرف شکفته گلی سرو قامتی

در ماه دی ببین که چه نوروز گشته بود

۴

پروانه داشت شمع من از من ولیک دوش

بر حال من نگر که چه دلسوز گشته بود

۵

مه را قران مشتری و آفتاب من

با من قرین برغم بدآموز گشته بود

۶

آن ماه چارده جگر پاره مرا

دوش از خدنگ غمزه جگردوز گشته بود

۷

اندوخت شادی همه عالم حسین دوش

زین پیشتر اگرچه غم اندوز گشته بود

تصاویر و صوت

نظرات