
ایرج میرزا
شمارهٔ ۹
۱
تا خدا تَرکِ خدایی گوید
وز خدایش جدایی جوید
۲
ول کند کرسی و عرش و همه را
کم کند از دو جهان همهمه را
۳
خشگ گردد به رگ هستی خون
لغو گردد عمل کن فیکُون
۴
راه یابد به فلک غمازی
انجمن سازی و پارتی بازی
۵
انگلیسان به فلک رخنه کنند
نقشهای طرح در آن صحنه کنند
۶
حرف نفتی به میان اندازند
در فلک مجلس شورا سازند
۷
حزبی و لیدری و انجمنی
جعل قانونی و درد وطنی
۸
اکثریت کند آماده سفی
با اقلیت یا بی طرفی
۹
من که آخر چشم آسیب ممات
از چه بایست کشم رنج حیات
تصاویر و صوت

نظرات
رسول لطف الهی