ایرج میرزا

ایرج میرزا

شمارهٔ ۹

۱

تا خدا تَرکِ خدایی گوید

وز خدایش جدایی جوید

۲

ول کند کرسی و عرش و همه را

کم کند از دو جهان همهمه را

۳

خشگ گردد به رگ هستی خون

لغو گردد عمل کن فیکُون

۴

راه یابد به فلک غمازی

انجمن سازی و پارتی بازی

۵

انگلیسان به فلک رخنه کنند

نقشه‌ای طرح در آن صحنه کنند

۶

حرف نفتی به میان اندازند

در فلک مجلس شورا سازند

۷

حزبی و لیدری و انجمنی

جعل قانونی و درد وطنی

۸

اکثریت کند آماده سفی

با اقلیت یا بی طرفی

۹

من که آخر چشم آسیب ممات

از چه بایست کشم رنج حیات

تصاویر و صوت

دیوان کامل ایرج میرزا - محمد جعفر محجوب - تصویر ۲۸۲

نظرات

user_image
رسول لطف الهی
۱۴۰۳/۰۲/۳۰ - ۰۸:۰۷:۵۶
این مرد باتوجه به مدت کم عمر شاهکار سروده مثنوی زهره منوچهرش که چقدر زیباست وبینش بسیار قوی اجتماعی او بی‌نظیر.روانش پرنور