
ایرج میرزا
شمارهٔ ۵ - خنده
۱
باغ خندان ز گل خندان است
خنده آئین خرمندان است
۲
خنده هر چند که از جد دور است
جد پیوسته نه از مقدور است
۳
دل شود رنجه زجد شام و صباح
میکند اصلاح مزاجش به مزاح
۴
جد بود پا به سفر فرسودن
هزل یک لحظه به راه آسودن
۵
لیک نه که از دود دروغ
برد از چهرهٔ قدر تو فروغ
۶
تخم کین در دل دانا کارد
خیو خجلت به جبینها آرد
۷
شو ز فیاض خرد تلقین جوی
راست گو لیک خوش و شیرین گوی
نظرات