
ایرج میرزا
شمارهٔ ۴۱ - پیام به شیرازیان
۱
استاد کُلّ فی الکُلّ شوریده است در شعر
تنها نه من بر آنم مَردُم همه بر آنند
۲
از اهل ذوق شیراز خواهم که گاه گاهی
با خوب رو نگاری چون کامِ دل برانند
۳
هر عضو او که بینند از عضو دیگرش به
زان عضو بوسهای چند بر یاد من ستانند
۴
وان گاه با سه انگشت آن لذت از لب خویش
گیرند و رو به تهران از بهر من پَرانند
۵
ذرات آُمانی این هدیۀ روان را
زان جا که باز گیرند در قلب من نشانند
۶
تا من به ذوق آیم شعر و غزل بخوانم
خوبان شعر باید قدر مرا بدانند
تصاویر و صوت

نظرات