ایرج میرزا

ایرج میرزا

شمارهٔ ۹ - مرثیه

۱

سرگشته بانوان وَسَطِ آتشِ خِیام

چون در میانِ آبْ نُقُوش ستاره‌ها

۲

اطفالِ خردسال ز اطرافِ خیمه‌ها

هرسو دوان چو از دِل آتشْ شَراره‌ها

۳

غیر از جگر که دسترسِ اَشْقِیا نبود

چیزی نَمانْد در برِ ایشان ز پاره‌ها

۴

انگشت رَفت در سرِ انگشتری به باد

شد گوش‌ها دریده پیِ گوشْواره‌ها

۵

سِبطِ شهی که نامِ همایونِ او بَرَند

هر صبح و ظهر و شام فرازِ مَناره‌ها

۶

در خاک و خون فُتاده و تازَنْد بر تَنَش

با نعل‌ها که ناله برآرَدْ ز خاره‌ها

تصاویر و صوت

دیوان کامل ایرج میرزا - محمد جعفر محجوب - تصویر ۲۲۵

نظرات