
ایرج میرزا
بخش ۱۰
۱
تو عارف واقعا گوساله بودی
که از من این سفر دوری نمودی
۲
مگر کون قحط بود اینجا قلندر
که ترسیدی کنم کون ترا تر
۳
گرفتی گوشه ژاندارمری را
به موسی برگزیدی سامری را
۴
بیا امروز قدر هم بدانیم
که جاویدان در این عالم نمانیم
۵
بیا تا زنده ام خود را مکن لوس
که فردا می خوری بهر من افسوس
۶
پس از مرگم سرشک غم بباری
به قبرم لاله و سنبل بکاری
تصاویر و صوت

نظرات