ایرج میرزا

ایرج میرزا

بخش ۷

۱

خدایا تا به کی ساکت نشینم

من این‌ها جمله از چشم تو بینم

۲

همه ذرّاتِ عالم منترِ تست

تمامِ حُقّه‌ها زیرِ سرِ تست

۳

چرا پا توی کفش ما ‌گذاری؟

چرا دست از سرِ ما بر نداری؟

۴

به دستِ تست وُسع و تنگ دستی

تو عزّت بخشی و ذلّت فرستی

۵

تو این آخوند و ملّا آفریدی

تو تویِ چُرتِ ما مردم دویدی

۶

خداوندا مگر بی‌کار بودی

که خلقِ مار در بُستان نمودی؟

۷

چرا هر جا که دابی زشت دیدی

برای ما مسلمانان گُزیدی

۸

میان مسیو و آقا چه فرقست

که او در ساحل این در دِجله غرقست

۹

به شرعِ احمدی پیرایه بس نیست؟

زمانِ رفتنِ این خار و خس نیست؟

۱۰

بیا از گردنِ ما زنگ واکن

ز زیرِ بارِ خر مُلّا رها کن

تصاویر و صوت

دیوان کامل ایرج میرزا - محمد جعفر محجوب - تصویر ۱۴۲

نظرات

user_image
Hossein Dashtipour
۱۴۰۲/۱۰/۲۷ - ۰۹:۲۴:۵۵
ایرج میرزا هنرمندی بود بی نظیر که به جد میتوان گفت یکصد سال جلوتر از زمان خود می‌نگریست  در آن زمان با اینهمه تعصبات مذهبی و عدم آگاهی توام در جامعه مذهبی ایران سرودن چنین ابیاتی صرفا برای روشنگری مردم ایران بسیار شجاعت میطلبد و هنر  صد البته کمتر شاعری به زیبایی ایرج  توصیف و وصف موضوعات را بیان مینماید