
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱
۱
نه توان پیشِ تو آمد نه تو آیی بر ما
کیست پیغامرسان من و تو غیر صبا؟
۲
بیش از این طاقتِ بارِ شبِ هجرانم نیست
ای عزیز از سر لطفت ز در بنده درآ
۳
بندهٔ خستهٔ بیچاره به وصلت بنواز
تا به کی بر منِ بیدل رَوَد این جور و جفا؟
۴
دردم از حد بِگُذشت و جگرم خون بِگِرفت
چون طبیب دلِ مایی ز که جوییم دوا؟
۵
جز جفا نیست نصیبِ من دلخسته ز دوست
برگرفتند ز عالم مگر آیینِ وفا؟
۶
شمعِ جمعی تو و پروانهٔ رخسارِ تو دل
نیست در مجلس ما بی رخ تو نور و صفا
۷
خبرت نیست که بیچاره تنِ من به جهان
بندهٔ خاص تو از جان شده بی روی و ریا
تصاویر و صوت

نظرات
M.r effati