
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۰۱۳
۱
بگرفت ز دست غم ملالم
باشد که نظر کنی به حالم
۲
من بلبل مست در گلستان
از شوق رخش چرا ننالم
۳
در حسرت آن هلال ابرو
ای دوست ببین که چون هلالم
۴
آشفته به عشق آن پری رو
مشتاق بدان دو زلف و خالم
۵
در وصل تو چون الف قدم بود
وامروز ز هجر همچو دالم
۶
با آنکه مرا نمی کنی یاد
یکدم نروی تو از خیالم
۷
در بند فراق تو گرفتار
محروم به یک ره از وصالم
۸
سرگشته چو خضر بر لب جوی
بر لب بچکان از آن زلالم
تصاویر و صوت

نظرات