
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۰۳۹
۱
گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت کنم
جان فدای آن دو رخسار مه آسایت کنم
۲
جان چه ارزد دل ندارم گر تو فرمایی سری
دارم امّا بر لب لعل شکرخایت کنم
۳
گر مرا دستی بود بر جان خود در عشق تو
یک نظر فرما که چون مردانه در پایت کنم
۴
سرو چوبین پای در بندست می دانم یقین
نسبت سرو چمن را چون به بالایت کنم
۵
گر به خون ما تو را رایست رایی بس خوشست
گر تو فرمایی جهان را در سر رایت کنم
۶
در جهان دارایی ما کن ز جور هرکسی
ورنه روز حشر افغان پیش دارایت کنم
تصاویر و صوت

نظرات