جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۰۷۴

۱

شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم

با هیچکس حکایت هجران نگفته ایم

۲

اسرار عشق روی تو در دل خزینه بود

جانا به غایتی که ز جان هم نهفته ایم

۳

چون حلقه بر در تو مقیمم از آن سبب

بسیار سرزنش که ز هرکس شنفته ایم

۴

از لوح خاطر من دلخسته فراق

جز مهر روی دوست همه چیز رفته ایم

۵

دُرّ وصال تو چو به دستم نمی فتد

آهن به سوزن مژه در هجر سفته ایم

۶

از آب دیده ام که جهان سر به سر گرفت

اندر هوای وصل تو چون گل شکفته ایم

۷

با درد اشتیاق تو ای جان نازنین

ما ترک نام و ننگ جهان جمله گفته ایم

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۰۴

نظرات