جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۰۸

۱

هر زمان بار جهان بر دل ما بیشتر است

وز سر تیغ فلک خاطر ما ریش تر است

۲

گرچه دارم دل ریشی ز جفاهای فلک

هم رسد بر دلم آنجا که سری نیشتر است

۳

با رقیب ار چه تواضع کنم و دل گرمی

دم به دم با من بیچاره بداندیش تر است

۴

گرگ ناکام فلک گرفتد اندر رمه ای

ببرد میش کسی کز همه درویش تر است

۵

هر که سر باخت به عشق رخ جانان به جهان

دادم انصاف که از ما قدمی پیشتر است

۶

گرچه کمتر بودت مهر من ای دوست به دل

هوس وصل تو اندر دل ما بیشتر است

۷

چون وفا در دل خویشان جفاپیشه نماند

عجب آنست که بیگانه کنون خویش تر است

تصاویر و صوت

نظرات