جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۰۸۱ - استقبال از حافظ

۱

ما تو را دلدار خود پنداشتیم

وز تو چشم مردمی‌ها داشتیم

۲

تخم مهر رویت ای نامهربان

سال‌ها در وادی جان کاشتیم

۳

هرچه کردی با من از جور و جفا

گرچه آن بد بود نیک انگاشتیم

۴

تا نهادی دل به مهر دیگران

ما امید از لطف تو برداشتیم

۵

سال‌ها تا رایت مهر و وفا

عاشقانه در جهان افراشتیم

۶

چون جفا و جورت از حد درگذشت

کار خود را با خدا بگذاشتیم

۷

گر به ناحق غمزه‌ات خونم بریخت

جانب حق را فرو نگذاشتیم

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۰۷

نظرات