
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۱
۱
مرا ز دیده و دل دور کرد یار چرا
ز دست داد مرا زود آن نگار چرا
۲
به اختیار نبودم جدایی از بر دوست
ز ما کناره گزید او به اختیار چرا
۳
مرا ز چشم عنایت فکنده یکباره
نگار مهوش من همچو روزگار چرا
۴
درون کنج دلم سرّ او نهانی بود
میان خلق جهان کرد آشکار چرا
۵
غمش که بر دل من همچو کوه الوندست
نداشت غم ز من خسته روزگار چرا
۶
نظر به حال جهانی نکرده کُشتی باز
مرا به شیوه ی آن چشم پر خمار چرا
۷
به رنگ و بوی تو عالم گرفته آشوبی
نصیب ما ز گلستان شدست خار چرا
نظرات